بیعنوان
Friday, 25 Tir 1400، 07:12 PM
مینویسم و بعد یادم میره ذخیره موقت کنم و بعد که میام ادامش رو بنویسم میبینم نیست و نابود شده و بعد حوصله نمیکنم از اول بنویسم و بعد تمام حس و حالم میپره و فلان و کوفت و زهر مار و اینا.
______
سعی کردم توی موقعیتی که مودم عادیه، قبلش گفت و گویی با دوستام نداشتم، بیام این رو بنویسم که مطمئن باشم از صحتش و نگم از روی غلیان احساسات نوشتم:
گااااد ولی من واقعا واقعا دوستای خوبی دارم. واقعا ها. اصلا آه.
- 00/04/25