Chord

ضایعات حاصله از پوچی

Chord

ضایعات حاصله از پوچی

.

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

_22_

Wednesday, 7 Aban 1399، 11:06 PM

دوست داشتم فقط آخر هفته ها با هر سیستمی (لپتاب،گوشی.هر چی) کار میکردم. تمام اپ های گوشی رو حذف میکردم. ته ته استفاده م از اینترنت هم مربوط به چک کردن ایمیل و یکی دو تا فضای اجتماعی دیگه بود. یا کارای مدرسه م.سال هفتم دقیقا همین شکلی بود. هشتم هم. مدرسه ها که مجازی شد،همه چی به هم ریخت.مجازی شدن مدرسه مصادف بود با چندین چیزی که دلم نمیخواست بشه.خلاصه اینکه از این وضعیت خوشم نمیاد.کاش جمع بشه این بساط. هر چند یه سری استفاده های دیگه م، ربطی به مدرسه نداره.ولی خب بازم همین مدرسه به این شیوه باعث میشه حوصله م سر بره و جاهای دیگه هم سرک بکشم. جاهای دیگه هم هیچ کس نیست.ولی هر چیزی جز کلاس مجازی. کلاسای مدرسه هیجان داشتن.ترجیح میدم جای نشستن سر کلاس،کل روز گوشی رو لپتابو روشن نکنم و خودم بخونم همون درس رو.ولی خب نمیشه.مجبورم بشینم و عملا وقتم رو تلف کنم واسش.هووف

_______________________________________________________________________________________________________

من از شلوغی خوشم نمیاد.واقعا از شلوغی خوشم نمیاد.شایدم هنوز از علاقه م به شلوغی و اینا خبر ندارم و الکی یه چیزی میگم.نمیدونم.ولی همیشه و توی هر جمعی، من یه جفت داشتم که با هم میرفتیم یه گوشه و حرف میزدیم و ... هیچ وقت اون طور که باید، توی جمع نخواستم باشم.یا اگرم بودم دیده نمیشدم.چون دلم نمیخواست.از همین رو، چون خوشم نمیاد از جمع،نباید هیچ جمعی وجود داشته باشه. دوست دارم  کل جهان توی سکوت باشه.مثل سکوت فضا. هر کسی کار خودشو کنه. نه اینکه به هم کمک نکننا! میگم یعنی دیفالت هر کسی سرش تو کار خودش باشه. اینقدری همه چی آروم باشه و همه ی آدما آروم باشن که مشکل جدی ای بوجود نیاد.اصلا هیچ وقت به هم وابسته نباشن.و عدم وابستگی زیاد هم یه چیز بد نباشه توی اون جهان. آدما کم باشن.زیاد نباشن.اصلا توی همچین جهانی میشه خسته شد؟نه. هیچ گونه صدایی جز صدای طبیعت توش نباشه.

نمیدانم.در کل چیزی به نام صدا های اضافه وجود نداشته باشه.هر صدای زیبایی پتانسیل اینو داره که بعد از یه مدت زشت بشه. یا زشت به نظر بیاد.برای من البته.غیراز صدای باد و رود خونه.

 

_21_

Saturday, 3 Aban 1399، 12:58 AM

من نمیدونم چجوری دعا میکنن.یعنی نمیدونم برای دعا کردن باید چیکار کرد.آرزو کردن هم... خب اونم نمیدونم.یعنی نمیدونم بقیه چجوری آرزو میکنن. نمیدونم آرزو هایی که میکنم از ته دله یا چی.. یعنی نمیدونم آرزویی که از ته ته ته دل سر چشمه میگیره چجوریه . ولی، با همه ی این نمیدونم ها، دعا میکنم،آرزو میکنم، که مشکلش حل شه.با همه ی این بی تفاوتیم نسبت به همه چی، و حتی این موضوع، بازم میخوام درست شه. لطفا.خواهشا